يك چيز خيلي دوري يادم هست از يك روز كه يك لباس راه راه رنگي خريده بودم و پوشيده بودمش و براي خودم جلوي آينه قدي مي رقصيدم و انقدر خوشحال بودم كه هيچوقت نبودم.
شايد 4 سال پيش بود يا شايد 3 سال.
شايد 4 سال پيش بود يا شايد 3 سال.
broken to pieces